فضاها چقدر به آدمها وابسته اند. یعنی شاید از جایی خوشت بیاید که تنها دلیلش حضور آدمی بوده که اول بار آنجا را در ذهنت خلق کرده. و چقدر زود بی میل می شوی به جایی که دوستش داشتی و خانه ات می پنداشتی وقتی دیگر یاوری برایت نمانده که از قشنگی ها بگوید و از لذت هایش.
روزهای سختی رو میگذرونم، نه از این بابت که بهم سخت بگذره. سخته مث بچه ای که اول بار میخواد بدون چرخ های کمکی دوچرخه سواری کنه. مث سنگ نوردی که دیگه طنابش به جایی وصل نیست. مث جوینده ای که به عمیق ترین دره مسیر رسیده و حالا باید از روی پل پوسیده ای که انتهاش معلوم نیست انتخاب کنه: موندن و در حسرت دیدن اونور مسیر یا خطر کردن و قدم گذاشتن روی پل.
قطعا دنیا برای آنهایی که این سوی پل ماندند تحفه ای نخواهد داشت.
درباره این سایت