قرار بود عید را ترکیه باشیم، اما امان از این کرونا که حتی همین موزه گردی تهران راهم از ما گرفت. اینکه به تعطیلات پیش رو فکر میکنی و فقط یک سیاهه از فیلم های ندیده به چشمت می آید کمی تلخ و کسل کننده است، آن هم برای من که دیگر بی حوصله شده ام و اگر ۲۰ دقیقه از فیلمی جذبم نکند قطعا محکوم به خاموشی است.

دیشب قبل از خواب، طولانی با مینا حرف زدم؛ کمی روشن شدم و از عمق وجودش باخبر. به قول مسئولین: امیدوارم نظام این پیچ را هم به سلامت رد کند. :)

چند وقتی است به یک کار جدید فکر میکنم، یک ایده که شاید بگیرد و خوب دیده شود، اما به دردسرهای بعدش که فکر میکنم فقط بیخیال میشوم و راضی به همین روزگار از پس روزگار گذراندن.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رادیاتور چکاوک پرواز Timothy نسخه لینوکس بومی قلم خرید و فروش نانو یوفو چگونه اندامی ورزشی داشته باشیم irantasvir عطر لیلیوم -عطر و ادکلن-liliome.ir مشاور کودک و نوجوان مهاجرت